پخش زنده
امروز: -
سفیر پیشین ایران در اردن گفت: آمریکا و اسرائیل در طرح براندازی حکومت سوریه نقش اصلی را داشتند و از ترکیه به عنوان پیمانکار استفاده کردند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، نصرت الله تاجیک سفیر پیشین ایران در اردن و ابراهیم متقی کارشناس ارشد مسائل بین الملل با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری شنبه شب شبکه خبر، «تحولات منطقه در دروان پسا اسد» را بررسی و تحلیل کردند.
متن این گفت و گو به شرح زیر است:
سؤال: آقای دکتر متقی، تحولات سوریه و آنچه اتفاق افتاد را مرور کنیم. این حوادث بسیاری را به جهت وقوع رخداد غافلگیر کرد؟
متقی: یکی از ویژگیهای اصلی بحران، مفهوم غافلگیری است. هرگاه یک بحران منطقهای شکل بگیرد و طبعاً تهدیدهایی را برای برخی کشورها به وجود بیاورد، دارای چند نشانه بسیار مشخص، مشهود و عینی خواهد بود. مورد اول این است که در زمان بسیار سریع اتفاق میافتد و زمان برای پاسخگویی محدود است. نکته دوم اینکه برخی کشورها در وضعیت غافلگیری قرار میگیرند و نکته سوم، سطح تهدیدهای امنیتی برای واحد سیاسی همجوار یا سوژههای ملی افزایش پیدا میکند. تمامی شاخصهای یاد شده در رابطه با بحران سوریه، حداقل برای ما به وجود آمده است. یعنی آنچه که امروز ما در سوریه شاهد هستیم، اولاً نشان دهنده وضعیتی است که ما به لحاظ امنیتی و سیاسی و حتی نظامی در وضعیت غافلگیری قرار گرفتهایم. نکته دوم اینکه ضریب امنیت ملی کشور ما را افزایش داد و نکته سوم این بود که در زمان محدودی توانستیم تصمیم گیری کنیم. نکته جالب توجه اینکه تصمیم گیری که انجام شد، تصمیم مبتنی بر یک نوع عقلانیت راهبردی بود، در فضایی که ایران در جبهههای مختلف درگیر است، محدودیتهای اقتصادی و راهبردی زیادی علیه ایران وجود دارد، در این شرایط طبیعی بود که ایران به تنهایی نمیتوانست در فضای بحران سوریه اثربخش باشد. به همین دلیل تصمیمی که گرفت، به نظر من مطلوبترین تصمیم راهبردی برای کشور محسوب میشود.
سؤال: آقای دکتر تاجیک، بپردازیم به رویکردی که ایالات متحده امریکا و رژیم صهیونیستی در حصر و پس از بی ثبات کردن اوضاع سوریه دنبال میکنند. آنها به دنبال چه دستاوردهایی از این اوضاع هستند؟
تاجیک: فکر میکنم مهمترین مؤلفه این دوران شتاب بسیار زیاد تحولات است. یعنی قبل از اینکه به سؤال شما برسم و در ادامه صحبت جناب متقی، فکر میکنم یک مقداری اول دقت کنیم که در پرتو این شتاب و این تحولاتی که اتفاق میافتد، تعداد بازیگران به قدری زیاد است که یک بازیگر به تنهایی نمیتواند سرنوشت این بازی را تعیین کند. ما هم بازیگران داخل منطقه داریم و هم بازیگران خارج از منطقه. در خود سوریه به تعداد بسیار زیادی بازیگر است. هر کدام از اینها دارای اهداف مختلفی هستند. این را اگر ما در یک ماتریکس بریزیم، واقعاً یک ماتریکس ان در ان میشود و بعید است بشود از این یک بازیگر بتواند همه اهداف را دنبال کند. ولی امریکا و اسرائیل به عقیده من طراح این ماجرا هستند. من قبلاً هم نوشتهام، به ترکیه برونسپاری کردند، به طوری که پیمانکار است. شرایط منطقه را بازیگرانی میتوانند تعیین کنند که با صبوری از راه دیپلماسی، طراحیهای سیاسی و استراتژی مشخص، یعنی ما در ایران باید به سه چهار مؤلفه خیلی دقت کنیم. یک همان شتابی که عرض کردم، آن شتاب را باید یک مقدار کم کنیم، دو صبوری پیشه کنیم، عالم سیاست عالم برد و باخت است، ما باید درس خوب بگیریم و شرایط را به گونهای طراحی کنیم که در آن زمین خودمان بازی کنیم. ما نباید در زمین دیگران بازی کنیم برای اینکه بتوانیم اهداف و منافع ملی مان را به حداکثر برسانیم.
سؤال: این رویکرد جمهوری اسلامی ایران است. اما بپردازیم به اینکه امریکا و غربیها از این تشنج و از این حوادثی که بسیاری را غافلگیر کرد به جهت سرعت و شتابزدگی و البته تحلیلگران معتقد هستند یک سناریویی از پیش تعیین شده براساس اهداف چند لایه امریکا و رژیم صهیونیستی است. واقعاً به دنبال چه است؟
تاجیک: حذف سرشاخههای قدرت استراتژیک ایران در منطقه است. این واضح است، یعنی این طراحی شده، یک روند یا پروسهای است که از تبعات بعد از هفتم اکتبر است. یعنی از غزه شروع شد، به لبنان رسید، به سوریه رسید. این شتاب اینقدر زیاد است که اگر ما شتاب را کنترل نکنیم و صحنه را مدیریت نکنیم، میتواند کشورهای دیگر را هم تحت تأثیر قرار بدهد؛ بنابراین هدف اصلی امریکا و اسرائیل، حذف سرشاخههای قدرت استراتژیک ایران در منطقه است.
سؤال: دکتر متقی، از این بی ثباتی قرار است چگونه به نفع خودشان استفاده کنند؟
متقی: به طور کلی منطقهای که در آن حضور داریم، منطقه آشوب زدهای است. ویژگی اصلی منطقه آشوب زده این است که ساختار ندارد، بازیگران متنوعی حضور دارند که این بازیگران در غالب ساختار ایفای نقش نمیکنند. نکته دوم، سوریه در زمره کشورهای فلد استیت یا دولتهای برشکسته این ویژگی را داشتند که از قابلیت لازم برای کنترل ساختار محیط اجتماعی، اقتصاد و الگوی کنش گروههای اجتماعی برخوردار نبودهاند. در این شرایط طبیعی است که وقتی خلأ قدرت ایجاد شود، هم بازیگران منطقهای و هم قدرتهای بزرگ اثرگذاری میکنند. آمریکاییها از سال ۲۰۱۰ تلاش کردند تا از طریق موازنه ایدئولوژیک، نوعی چالش راهبردی با ایران ایجاد کنند. نیروهایی که در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ در سوریه فعالیت داشتند، عمدتاً مجموعههای صدفی بودند که این مجموعهها یک نوع جنگ کم شدت را علیه ایران و دولت بشار اسد و علیه حزب الله به انجام رسانده بودند؛ بنابراین این الگوهای رفتاری را از سوی امریکا در دورانهای مختلف شاهد بودیم. در دهه ۱۹۸۰ همین الگوی رفتاری را کمیته سانتافه سازماندهی کرد، علیه اتحاد شوروی در افغانستان. مشابه این الگوها را کنت راهها در نیکاراگوئه، مجموعههایی در کشورهای دیگر مثل آنگولا، فعالیتهایی را به انجام رساندند تا بتوانند زمینه بی ثباتی دولتهای غیر مطلوب را به وجود بیاورند؛ بنابراین الگویی که امریکاییها در زمان وزارت امور خارجه خانم کلینتون در دستور کار قرار داد، موازنه هویتی و ایدئولوژیک بود و درصدد بودند تا در برابر یک نوع اصولگرایی اسلامی در ایران یک بنیادگرایی صدفی را به وجود بیاورند. یعنی بنیادگرایی که رادیکال ماهیت مهاجمی دارد، اما سوژه امنیتی آن ایران محسوب میشود. طبیعی است که خصومت آنها با بشار اسد هم در این ارتباط بود که بشار اسد زمینههای همکاری با ایران را به وجود آورده بود. اما از زمانی که داعش شکست خورد، شرایط ژئوپولوتیکی منطقه با تغییرات جدی روبهرو شد. از یک طرف بازیگران اصلی آن مقطع زمانی که توانستند گروههای تکفیری مثل داعش و مجموعههای متحد او را مثل جبهه النصره و شام شکست دهند، یک بازیگر جدی روسیه بود. روسیه در فضای دسامبر ۲۰۲۴ در شرایطی قرار دارد که ۵۳ کشور جهان با روسیه در وضعیت تقابل امنیتی، نظامی و راهبردی قرار دارند، در ارتباط با جنگ اوکراین. پس مهمترین مسئلهای که برای روسیه وجود داشت، بحث مربوط به جنگ اوکراین بود. در این شرایط طبیعی بود که ایران به تنهایی یعنی بدون حزب الله اخیراً دچار صدمههای زیادی از سوی اسرائیل شده بود نمیتوانست برای ثبات در سوریه تلاش کند. امروز سوریه در وضعیت بحران تصاعد یابنده قرار دارد و شرایطی را دارد که اسرائیل ۴۰۰ نقطه حیاتی این کشور را در فضایی که هیچ نیروی نظامی وجود ندارد و هیچ وضعیت جنگی وجود ندارد، بمباران کرده است. این به نظر من یک تحقیر ملی برای ملت سوریه و گروههای سیاسی سوریه محسوب میشود. وضعیتی که در آینده شک نداشته باشید، گروههایی در فضای انتقام از اسرائیل قدرت خودشان را در داخل سوریه بازتولید میکنند.
سؤال: آقای دکتر تاجیک، به آن اشاره کردید، تعدد بازیگران داخلی در سوریه. چقدر با وجود این تعدد بازیگر در عرصه داخلی خود سوریه احتمال جنگ داخلی است و چقدر شاید شبیه لیبی شود که شاید بیش از یک دهه درگیر جنگ داخلی خودش شده است؟
تاجیک: اینقدر شرایط مبهم و تیره و تار است که خیلی سخت است که تصویر نسبتاً روشن بتواند ارائه بدهد. ولی واقعیت این است که نگاه کنید در صحنه داخلی گفته میشود حدود ۱۲۰ گروه اسلحه الان به دست دارند، گروههای کوچک و منافع. از طرف دیگر خود سوریه از نظر بافت دموکراتی و جمعیتی اش مسائلی را دارد. در همین چند روزه شاید نزدیک مثلاً ۱۰۰ هزار نفر قانونی و بسیاری از افراد هم از طریق بیابان و کوه و اینها به لبنان رفتهاند، بخشی از علویان و شیعیان و غیره. به هر صورت اینطور مسائل در سوریه الان تازه شکل گرفته است، سوریه در ابتدای راه است، مردم سوریه راه سختی دارند. من فکر میکنم هنوز مردم سوریه واقعاً در شوک هستند، این سرعت تحولات و اتفاقات، این فروپاشی به قدری سریع اتفاق افتاده که الان خیلی سخت میشود تصویری ارائه داد. ولی حدس من این است که بعید است به این زودی ها، مخصوصاً با دخالتی که همسایهها دارند. همانطور که شما اشاره کردید دائم رژیم صهیونیستی بمباران میکند، ۹۰ درصد از زیرساختهای نظامی این کشور را از بین برده است. امروز آقای اردوغان اظهار پشیمانی یا ناراحتی میکند از اینکه مرزهای بعد از جنگ دوم جهانی خوب ترسیم نشد و حمص و حلب و ادلب و ... افتادهاند در سوریه. اینها چیزهای خطرناکی است، یعنی اگر همسایهها اهداف یا طمع یا چشم به سرزمین سوریه داشته باشند، این یک معضلاتی اضافه خواهد شد. صحنه داخلی، تفاهم مردم با هم، تفاهم این گروهها با هم، جمع آوری این اسلحهها و اهدافی که همسایهها دارند، مخصوصاً صحنه داخلی سوریه از نظر آلودگی جاسوسی خیلی صحنه بدی است. یعنی در میان کشورهای عربی از جهت جاسوسی و آلودگی و رشوه و فساد، بالاخره آقای بشار از این منظر هم لطمه خورد و واقعاً نتوانست از ۲۰۱۵ که یک آرامش نسبی شد، متأسفانه این فرصت نشد که اصلاحات ساختاری یا ارادهای وجود نداشت. به هر صورت همه اینها الان جمع شده است و من بعید میدانم که بشود خیلی راحت این قضیه را جمع و جور کرد.
سؤال: آقای دکتر متقی، یک تعبیری را دکتر تاجیک به کار بردند، چشم طمع به سوریه. من میخواهم منحصراً راجع به رژیم صهیونیستی صحبت کنم و این چشم طمعی که به سوریه دارد. بعد از سقوط بشار اسد وارد خاک سوریه میشود، پیشروی میکند، مناطقی را به اشغال خودش درمی آورد. اولاً به دنبال چه هدفی است، دوماً اینکه میخواهد بخشها و سرزمینهایی را به بخشهای خودش ضمیمه کند یا نه دنبال یک سرزمین حائل در سوریه است برای تأمین بیشتر سرزمینهای اشغالی؟
متقی: اسرائیل از سال 1973 با کشورهای خط مقدم جبهه به ویژه سوریه، تعارض داشت. مصر و اردن تا حد زیادی مسائل دیپلماتیک شان را با اسرائیل حل کردند. تنها بازیگری که باقی مانده بود، سوریه بود. حرف سوریه این بود که ما زمانی وارد قرارداد صلح یا همکاری های منطقه ای می شویم که نیروهای اسرائیل از حوزه جولان بعنوان سرزمین های اشغالی خارج شوند. سؤال من این است که آیا 1967 تا امروز که حدوداً بیش از 50 سال می گذرد، آیا اسرائیل از این حوزه جغرافیایی خارج شد، پرسش دیگر من این است که آیا امریکا از مناطق اشغالی اش در ژاپن خارج شد، آیا پایگاه های نظامی امریکایی ها در آلمان غربی که بعد از جنگ جهانی دوم مرزبندی شده بود، آیا آن را تخلیه کرد. نکته ای که وجود دارد اینکه برخی بازیگران مثل اسرائیل نگاه و رویکردشان توسعه قدرت است. یعنی بحث شان این است که حق با قدرت است، وقتی رفت یک حوزه جغرافیایی را اشغال کردید، وقتی که از خلأ قدرت بهره گرفتید، دیگر در شرایط لحاظ دیپلماتیک تو به هیچ وجه معامله نمی کنید. تفکر اسرائیل توسعه سرزمینی و قدرت است و از همه مهمتر غلبه بر کشورهای عربی است. متأسفانه کشورهای اسلامی منطقه درک راهبری به اهداف اسرائیل و ایالات متحده ندارند. خیلی از کشورهای منطقه که در فرآیند بحران در وضعیت ائتلاف دو فاکتور با اسرائیل قرار گرفته اند. زمانی که شما یک منطقه را بی ثابت می کنید، دولت مرکزی آن را ساقط می کنید و کشور را در وضعیت آشوب قرار می دهید، طبیعی است که اسرائیل کنش تهاجمی می کند. اسرائیل این را در ارتباط با سوریه و عراق و حتی ترکیه به این مسئله باید واقف باشد، حتی نسبت به ترکیه این رویکرد را دارد که در آینده ترکیه در وضعیت تجزیه قرار بگیرد. بنابراین انگاره اسرائیل را هر کشور منطقه ای که براساس نظریه های ژئوپولوتیکی درک نکند، طبیعی است که با مشکل تاکتیکی و راهبردی روبرو می شود. بنابراین نکته اینکه اولاً اسرائیل در محیط منطقه ای باقی می ماند، دوم اینکه شبکه های امنیتی اسرائیل از طریق گروه های رقیبی که در سوریه وجود دارند، فعال می شود، سوم اینکه وضعیت مبتنی بر جنگ همه علیه همه را به وجود می آورد، ترکیه فکر میکند که میتواند فضای محیطی را کنترل کند اما واقعیت های سوریه بر انگاره بسیاری از کشورهای منطقه غالب خواهد شد و اجازه نخواهد داد ثبات و آرامش ایجاد شود انگاره موجود از سوی سوی اسرائیل و امریکا در سوریه تشدید بحران و افزایش فضای آنارشی است.
سوال: آقای دکتر تاجیک تانکهای رژیم صهیونیستی به عمق ۱۲ کیلومتری خاک سوریه وارد شده، سرکرده تحریر الشام جولانی اشاره میکند که با اسرائیل وارد درگیری نمیشویم چرا حاکمان جدید سوریه علی رغم تجاوز و حملات رژیم صهیونیستی به خاک سوریه در قبال آنها سکوت کردهاند؟
تاجیک: ببینید من فکر میکنم ما اگر مدیر پروژه را درست تشخیص دهیم دیگر دنبال اینجور سوالها نمیرویم من از ابتدا گفتم این یک پروژه آمریکایی اسرائیلی است حالا نمیخوام واقعاً نسبت بد به کسی بدهم یا نمیخواهم جسارتی به کسی بکنم ولی به هر صورت الان این پخت و پزی که شده سمت و سویش برای ما مشخص است در آلودگی و طمع و چشم که من خدمتتان عرض کردم در ادامه صحبت جناب متقی من فقط بحث اسرائیلی یا ترکیه نیستش، آمریکاییها الان چندین ساله است شرق سوریه را تقریباً در اشغال دارند یعنی چاههای نفتی دیر الزور در حقیقت بیشتر پیمانکاران آمریکایی هستند و ترامپ اگر یادتان باشد خیز برداشت که از شرق بیرون برود ولی نرفت. الان هم همین دیروز در حالیکه آن منطقه در اختیار کردهای سوریه بود، توافقنامه بین دو طرف در حقیقت امضا کردند که بدهند به تحریر الشام لذا من فکر میکنم سمت و سو کاملاً مشخص است یعنی نیاز ندارد ما مثلاً خیلی دنبال پارامتر و ابعاد و دلیل و اینها برویم ولی من باز بیشتر تاکیدم این است که ما چگونه مدیریت کنیم این خیلی برای سیاست خارجی ما مهم است برای داخل مان هم مهم است ما به هر صورت یک سرمایه گذاری عظیمی آنجا بوده و الان هم به عقیده من با راههای سیاسی، طراحیهای سیاسی، دیپلماسی ما میتوانیم در حقیقت منافع خودمان را تضمین بکنیم سوریه در شرق دریای مدیترانه دروازهای برای اقتصاد ما است. ما در حقیقت این صحنه را به هیچ وجه نباید از دست بدهیم ولی مهم این است که ما چگونه در حقیقت از این به بعد کاری نکنیم که ما احساس باخت داشته باشیم ما به هر صورت یک اتفاقی افتاده پارامترهای متعددی شکل گرفته ما میتوانیم با دیپلماسی و با طراحی سیاسی منافع مان را تامین کنیم.
سوال: خاورمیانهای که رایس مطرح کرد در مقطع شهادت سید حسن نصرالله، بنیامین نتانیاهو بر آن تاکید کرد خاورمیانه جدید و این موضوع را مطرح کرد آنچه که در لبنان اتفاق افتاد تحولات سوریه با این سرعت فکر میکنید چه قدر ناظر بر طرح آمریکایی و رژیم صهیونیستی در مورد خاورمیانه جدید هست یک قدم برویم جلوتر آیا ممکن است به سراغ مناطق دیگر بروند یعنی این موضوع را مثلاً در عراق یا در یمن پیادهسازی کنند قدم بعدی شان چیست؟
متقی: بازی سیاست بازی دومینو است وقتیکه یک حوزه جغرافیایی را توانستند عملیات کنند و به موفقیت تاکتیکی نایل بشوند طبیعی است که این عرصه به حوزههای دیگر تسری پیدا میکنند بنابراین مهمترین مسئلهای که امروز وجود دارد این هستش که الان لبنان در وضعیت نسبتاً درهم ریختهای قرار دارد، سوریه کاملاً ساخت قدرت فروپاشیده و نشانههایی از ابهام عملیاتی در رابطه با عراق وجود دارد، یعنی اگر فضای موج ادامه پیدا کند شما شک نداشته باشید یعنی نظم بین المللی نتواند جلوگیر سیاستهای تهاجمی اسرائیل و آمریکا بشود حتی عراق هم ممکن است در وضعیت درگیری جدید قرار بگیرد هر چند که امریکاییها در عراق مسلطتند، ساخت نظامی و راهبردی را به صورت کلی کنترل دارند، اما بحث اصلی که امروز وجود دارد بحث تداوم منطقه آشوب زده، در فضای منطقه آشوب زده کشورهایی مثل ایران باید به این موضوع واقف باشند که هرگونه ابهام، بی توجهی نسبت به روند تصاعد درگیریها و روند تصاعد قدرت اسرائیل در منطقه میتواند آسیبهایی را هم در آینده به امنیت ملی ایران بزند ما فکر نکنیم که فضای جغرافیایی حایل بین ما و اسرائیل وجود دارد وقتی که امریکاییها حمایت میکنند وقتی که اسرائیلیها انگیزه کنش تهاجمی را دارند ممکن یک مدل دیگر از رفتار تاکتیکی علیه ایران در دستور کار قرار بگیرد بنابراین فضای موجود در محیط منطقهای یک فضای بسیار پر منازعه و پر مخاطره است تحلیلی که من دارم این است که حداقل ایران باید یک درک تاکتیکی، عملیاتی و راهبردی برای باز دارندگی از تهاجم بیشتر اسرائیل که مورد حمایت امریکا هست را در دستور کار قرار بدهند یعنی باید یک نقطه اتکای واکنش تاکتیکی وجود داشته باشد در غیر این صورت من بعید میدانم که نتیجه مطلوبی این بحران برای آینده امنیت کشورهای منطقهای مثل عراق و ایران حتی برای اردن به وجود بیاورد من تحلیل این است که درک تاکتیکی اردن بسیار قوی است اردنیها نسبت به ریشههای تاریخی منازعه واقف هستند، نسبت به سیاستهای تهاجمی اسرائیل هم شناخت دارند بنابراین فعالیت دیپلماتیک شان و تحرک امنیتی شان گسترش پیدا کرده از طریق سازمان ملل و از طریق نهادهای سیاسی در جهان عرب بالاخره باید با سیاستهای مشترک امریکا و اسرائیل از طریق دیپلماتیک امنیتی و تاکتیکی به گونهای مقابله کرد که بازدارندگی لازم ایجاد شود این احساس را نداشته باشیم که فضای موجود به گونهای است که اسرائیل درگیر بحران سوریه هستش نه ممکن است به قول معروف از ساز وکارهای به نوعی جانبی هم بهره بگیرد اقداماتی را در سایر کشورهای منطقهای در دستور کار قرار بدهیم.
سوال: آقای دکتر تاجیک یک محور را من پرسیدم تحلیل دکتر متقی را گرفتم یک بحثی را ایشون مطرح کردند که هر دو موضوع را من تحلیل شما را بگیرم یکی اینکه چقدر محتمل هست گروههای تروریستی در سوریه در قدم بعدی به سراغ عراق بروند و نکته مهمی که مطرح کردند تاثیر تحولات سوریه بر امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران هست؟
تاجیک: موقعیت ژئو استراتژیک سوریه به گونهای است که زایش طبیعی اش هم برای منطقه و برای ایران خیلی خوب در حقیقت تاثیر دارد، چه برسد که الان یک حالت سزارین شده این ماجرای سوریه، لذا من فکر میکنم که همانجور که گفتم سیاست ما باید چگونه باشد و ما چگونه مدیریت کنیم صحنه را واقعاً این بعید نیست که تحولات سوریه به عراق به یمن به جاهای دیگر برسد و حتی به ایران برسد لذا مهم این است که ما یک استراتژی تنظیم بکنیم و بر مبنای آن و با کالبد شکافی که از شرایط کنونی داریم و چرا به اینجا رسید اینها را درس بگیریم برای اینها ما یک استراتژی جدید بنویسیم. آن وقت ببینید با امکاناتی که الان داریم در صورت امکانات در اجرا خیلی مهم است با این وضعیت بتوانیم مدیریت کنیم اگر ما بخواهیم در بر همان پاشنه بچرخد به عقیده من به صلاح ما نیستش و باید یک روشی را بگیریم که منافع حداکثری داشته باشیم و بیشتر واقعاً همیشه در سیاست خارجی معتقدم ما بیش از حد بعضاً شانه زیر بار دادیم ما باید با یارگیری، یارگیری در صحنه بینالمللی خیلی مسئله مهمی است الان صحنه بین المللی و مجامع جهانی هم به هم پیوسته.
ما باید سعی میکردیم و یا بکنیم از این بعد از طریق اجماع سازی و یارگیری اهدافمان را تامین کنیم نه اینکه خودمان فقط بخواهیم فرض کنیم شانه زیر بار بدهیم و بخواهیم به تنهایی جلو برویم الان دیروز اگر شما عراق را رصد کنید ببینید چند تا هیئت رفته عراق، عراق به اینور، این به آن ور تقریباً فکر کنم ده دوازه تا ملاقات و هیئت تبادل شدند ولی امروز در اردن این اجلاس برگزار میشود یعنی عراق علاقهمند بوده که در حقیقت محور تحولات سوریه باشد ولی دفعه قبل که این خیز را برداشت قطریها اجلاس را در دوحه گذاشتند به عنوان آستانه به اضافه کشور عربی و امروز هم اردن بنابراین من فکر میکنم ما باید بیشتر تلاش کنیم از کشورهایی که آسیب پذیرند و از کشورهایی که امکاناتی برای آرام سازی منطقه دارند استفاده کنیم کشورهایی که در منطقه هستند بالاخره بازیگران مشخصی دارد ما بالاخره باید از توانمندی همه کشورها استفاده کنیم و با یک الگوی قابل ارائه به جوامع جهانی کار را جلو ببریم.
سوال: آقای دکتر متقی راجع به حمایتهای پیدا و پنهان آمریکا و رژیم صهیونیستی از گروههای تروریستی سوریه صحبت کردیم محورهای مختلفی راجع بهش صحبت شد آیا ممکن است که این گروهها همچنان و در ادامه ماجرا تحت کنترل و هدایت آمریکا و رژیم صهیونیستی بمانند یا نه ممکن است که مثل داعش خطرات و مشکلاتی را برای آنها به وجود بیاورند؟
متقی: گروههای جهادی چه در افغانستان چه در سوریه ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ اگر در وضعیت قدرت نسبی قرار بگیرند در شرایط درگیری با همدیگر هم واقع میشوند، پرسشی که وجود دارد این است که آیا امریکاییها میتوانندتعادلی بین گروهها ایجاد کنند امریکا بدون ترکیه قادر به ایجاد این تعادل نخواهد بود نکته بعدی این هستش که آیا چه گروهی مرکزیت قدرت را در آینده سوریه به دست میگیرد آیا تکنوکراتها، بوروکراتها؟ به نوعی مجموعههای سلفی و یا مجموعههای نظامی که در چارچوب احرار الشام فعالیت داشتند آنها چنین جایگاهی را عهدهدار میشود بنابراین آینده سوریه کاملاً مبهم است، اما واقعیت این است که ضریب درگیریهای نظامی و امنیتی بین خود گروهها وجود دارد و اگر در یک فاصله یکی دو ماه ساختار جدید شکل نگیرد مطمئناً در آینده با بحران بیشتری روبه رو میشوند، اما نکته جدیتر این هستش که اردن همانند ایران این حس را دارد که در سوریه یک نوع ثبات ایجاد شود، مصریها هم به قدرت رسیدن گروههای سلفی و تکفیری در سوریه برایشان تهدید محسوب میشود پس فضای موجود برای عراق برای اردن و برای مصر نشانههایی از تهدید را دارد صرفاً قطر و ترکیه هستند که به مزایا و منافع نسبی نایل شدهاند که این هم مشخص نیست آینده درگیریها نشان میدهد که چه بازیگری قادر به کنترل محیط بحرانی خواهد بود.
سوال: آقای دکتر تاجیک آتش بس در لبنان، وقوع تحولات سوریه، سقوط بشار اسد آیا احتمال مجدد حملات رژیم صهیونیستی در مورد لبنان و از سرگیری تحولات لبنان وجود دارد میخواهم راجع به لبنان صحبت کنیم خاصه که چه سناریوهایی برای لبنان محتمل هست؟
تاجیک: به صورت محدود هست کما اینکه امروز دیدیم که شیخ نعیم قاسم یک سخنرانی داشته به هر صورت حزبالله الان تلاششان این است که محیط این تفاهم را در حقیقت آرام نگه دارد و بیشتر الان، چون ارتش دارد در جنوب لبنان مستقر میشود بیشتر مسئولیت ارتش است ولی به هر صورت اسرائیل نمیگذارد این ابزار و اهرمهایی که به دستش آمده راحت از دستش برود کما اینکه دیروز باز حملاتی که به رفح در غزه کرده فکر میکنم نزدیک بیست و دو سه نفر یا همین حدود یا بیشتر مقداری آنجا کشته شدند در ساختمانی، این اقدامات دارد ادامه پیدا میکند و متاسفانه هم جامعه جهانی یک مقداری به هر صورت کم لطف است، افکار عمومی در یک برههای خیلی تشجیع شد خیلی آمدند در خیابانها ولی واقعاً این به دلیل حالا دلایل مختلف میتواند داشته باشد الان دیگر آن حس قبلی نیستش و اسرائیل خیلی دست خودش را باز میبیند حالا چه در لبنان چه در سوریه.
در سوریه هم داریم میبینیم چه اقدامات داری میکند و حتی بمباران دیشبش گزارشی که داشت یک خبرنگاران داده میشد واقعاً چیزهای وحشتناکی بود یعنی دیگر الان از حومه دمشق نیست خود دمشق هم میزند بنابراین این واقعیتی است که دارد اتفاق میافتد و من بعید میدانم به همین راحتی مثلاً محیط آرام شود مخصوصاً درست است الان آقای جولانی آموزشهای دیده و الگوی رفتاری جدیدی از خودش نشان میدهد ولی به عقیده من همه گروههای داخلی سوریه بعید است این را تحمل کنند و هم آمریکاییها به او اطمینان چندانی ندارند و الان در این برهه ممکن است مثلاً آرامشی سعی کند ایجاد بشود ولی من بعید میدانم که این تداوم پیدا کند و احتمالاً این تاثیرات داخلی سوریه روی لبنان هم خواهد داشت.
سوال: غزه چطور پیش خواهد رفت؟
تاجیک: غزه الان همچنان دارد ادامه پیدا میکند متاسفانه عرض کردم خیلی دستش باز است یعنی واقعاً ما نه شورای امنیت و نه دیوان کیفری حکمی که داده میتواند واقعاً اجرا کند یعنی واقعاً ما در یک جهان مناسب ناعادلانهای داریم رفتار میکنیم یعنی الان دیگر بحث غزه بحث حماس نیست بحث مردمی است که گوشت و پوست و استخوان جلوی به قول معروف بمبارانهای اسرائیلند در لبنان دیگر الان حزبالله نمیجنگد ولی در هر صورت انجام میدهد در سوریه هیچ وجاهتی وجود ندارد که شما مثلاً اسرائیل به خودش اجازه بدهد ۹۰ درصد زیرساختهای تسلیحاتی یک کشور را از بین ببرد.
سوال: آقای دکتر متقی سؤالی که در رسانهها، محافل عمومی، محافل سیاسی بسیار مطرح هست سوریه بعد از بشار اسد چگونه خواهد بود آیا در ماههای پیش رو روی آرامش را خواهد دید یا نه همچنان درگیر جنگ خواهد شد؟
متقی: نگاه کنید سوریه در طی ۱۰ سال گذشته و ۱۴ سال گذشته هیچ گاه آرامش نداشته، درگیری بحران و منازعه واقعیت سوریه بوده در فضای منازعه گروههای مسلح و معارض به گونه تدریجی تقویت شدند امریکاییها حمایت کردهاند، ترکها حمایت کردند علتش هم این هستش که ساخت اجتماعی سوریه ساخت مذهبی است یک ساختی است که با قالبهای ذهنی و ادراکی اخوانی و اخوان المسلمینی که در ترکیه حاکم است یک نوع همخوانی دارد بنابراین طبیعی است که در این شرایط و در این فضا گروههای مسلح، گروههای ایدئولوژیک، گروههای سیاسی، ارتقا قدرت پیدا کنند ارتقای قدرتشان بهگونهای شود که همه مسلح شوند رویکردشان امنیتی شود و طبیعی است که وقتی این گروهها یک موج منازعه را علیه بشار اسد ایجاد کردند زمانی که بشار اسد از قدرت خلع شود برای ایجاد دولت جدید طبیعی است که از ساز و کارهای کنش متقابل بهره میگیرند تحلیلی که من دارم این هستش که سوریه ۳ ماه آینده از وضعیت موجود آرامتر نخواهد بود تازه در شرایط موجود سوریه دوران ماه عسل را طی میکند ماه عسل پس از بشار اسد. به هیچ وجه این جامعه به فکر این نیستش و این فضای تاریخی را مرور نمیکند که سوریه در جنگهای ۱۹۶۷، هفتاد و سه خط مقدم جبهه جنگ در برابر اسرائیل بوده و توانسته از شرف عربی و ناسیونالیسم سوری حمایت کند یک موج جدید یک نسل جدید با قالب گفتمانی اسلامگرایانه سلفی با حمایتهای بازیگران منطقهای به نوعی شکل گرفته هر کدام از این گروهها طبعاً جایگاهی برای قدرت خواهند داشت و طبیعی است که این قدرت برای همه حاصل نمیشود یعنی سوریه ۳ ماه آینده سطح درگیری بین گروههای سیاسی و نیروهای مسلحی که شکل گرفته بیشتر خواهد بود و این وضعیت اتفاقاً شرایط مطلوبی را برای اسرائیل ایجاد میکند تحلیل اسرائیل برای اینکه پیشروی نیروهایش را به عمق خاک سوریه افزایش داد به این دلیل بود که یک نوع پیشگیری کند از احتمال به قدرت رسیدن و کنش عملیاتی گروههای اسلام گرای گریز از مرکز.