پخش زنده
امروز: -
عضو هیات علمی دانشگاه گفت: توافقی را می پذیریم که تعهد در مقابل تعهد، تضمین در مقابل تضمین و اجرا در مقابل اجرا باشد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، آقای سیدجلال فیروزآبادی استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری به موضوع مذاکرات هسته ای ایران و آمریکا در سال۱۴۰۴ پرداخت.
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
سؤال: تحلیل شما از این مذاکرات و این دوره از مذاکرات چه است. آیا این در چارچوب احیای برجام خواهد بود، فراتر از آن خواهد بود یا محدودتر از آن خواهد بود؟
فیروزآبادی: آمریکاییها یک مطالبات حداکثری یا یک توافق حداکثری-حداقلی تعریف کردهاند. ما برای اهداف سیاست خارجی مان دنبال یک مذاکراتی هستیم که دست کم تحریمها را رفع کند، توانایی هستهای ایران در داخل و خاک ایران را به رسمیت بشناسد. با توجه به اینکه امسال آخرین سال عمر برجام است، برجام در ۲۰۲۵ میلادی قرار بود به پایان بپذیرد و پرونده هستهای ایران به حالت عادی دربیاید. چه در سازمان ملل و چه در آژانس بین المللی انرژی اتمی که همین آقای ترامپ در ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و برجام را از حیّز انتفاع خارج کرد. یعنی آن اهدافی که ایران از برجام داشت که در صدر آن برداشتن همه تحریمها بود، محقق نشد و آمریکاییها با خارج شدن از برجام به تعهدات شان عمل نکردند و متأسفانه کشورهای اروپایی هم علی رغم همه قول و قرارها و تعهدهایی که دادند، آنها هم به قول و تعهدات شان عمل نکردند و امسال در اکتبر که مهرماه ۱۴۰۴ میشود، پایان برجام است؛ بنابراین خیلی بعید است که برجام بتواند احیاء شود مگر اینکه یکی از گزینهها این است که یک مدتی برجام تمدید شود که آن هم به صورت خودکار که تمدید نمیشود. باید کشورهایی که عضو برجام هستند که عملاً آمریکا نیست، آنها به ویژه کشورهای اروپایی سه کشور اروپایی موافقت کنند که برجام چند ماهی تمدید شود یا الان بحث بر سر این است که حتی اگر برجام دیگر قابل احیاء نباشد، که به نظر میرسد که نباشد، برجام مبنای یک توافق جدیدی باشد و مذاکرات بر مبنای برجام بر رسیدن به یک توافق جدیدی صورت بگیرد.
این پس از خروج آمریکا از برجام همانطوری که جنابعالی و بینندگان استحضار دارید، تا یکسال ایران به صورت داوطلبانه به تعهدات اش عمل کرد، علی رغم اینکه هیچ تعهدی نداشت، بر اساس خود نثر برجام هم این بود که این تعهدات متقابل است. علی رغم این ایران تلاش کرده است که با ۱+۴ زمینههای بقای برجام را تأمین کند که آنها هم کشورهای اروپایی نتوانستند به تعهدات شان عمل کنند. در سالهای اخیر هم از ۱۴۰۰ تا امروز تا حداقل به قدرت رسیدن مجدد ترامپ، مذاکراتی به صورت غیر مستقیم و با واسطه برای احیای برجام وجود داشت که با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا متوقف شد.
گرچه دولت قبل آمریکا هم که دموکراتها در دوره بایدن بودند، آنها هم بیشتر سیاست دفع الوقتی بود، یعنی پیش از به قدرت رسیدن بایدن، در مبارزات انتخاباتی بایدن و تیم بایدن شعارشان این بود که خروج ترامپ از برجام به نفع آمریکا نبوده است و ما به محض به قدرت رسیدن به برجام برمی گردیم و منتقد فشارهای حداکثری ترامپ بودند، ولی آنها عملاً به تعهدات شان عمل نکردند؛ بنابراین میتوانیم بگوییم اینکه واقعاً ایران حالا که امضای برجام بعد در اجرای برجام، به نظر من نهایت حسن نیت را از خودش نشان داده است و طرف مقابل است که به تعهدات اش عمل نکرده است. جالب این است که آژانس سه ماه یکبار گزارش هم نحوه اجرای برجام میدهد و معمولاً میگوید ایران به تعهدات اش عمل نکرده است. در صورتی که ایران از برجام خارج نشده است، آمریکا خارج شده است. به تعهدات اش هم عمل کرده است ولی سه کشور اروپایی به تعهدات شان عمل کردند. طبیعی است که طبق خود برجام این تعهدات متقابل بوده است، یعنی اگر کشورهای امضاء کننده به تعهدات شان عمل کنند، ایران هم مکلف است به تعهدات اش عمل کند.
سؤال: پس احتمال میدهید که احتمالاً برجام یک چارچوبی داشته باشد برای ادامه مذاکره؟
فیروزآبادی: به نظر من احتمالش است و شاید هم هنوز هم بهترین مبنایی که میشود براساس آن مذاکرات جدید را پیش برد، میتواند برجام باشد.
سؤال: آقای عراقچی گفته بودند که برجام دیگر قابلیت احیاء شدن ندارد؟
فیروزآبادی: احیاء بحث دیگری است. یعنی ما بخواهیم طبق برجام عمل کنیم که باز وزیر امور خارجه هم در توئیتی که زدند و هم امروز در یادداشتی در واشنگتن پست چاپ کردند، اتفاقاً یک نقل قولی از برجام در این یادداشت است، مبنی بر اینکه ایران طبق برجام به یک تعهدی پایبند بوده است، عمل کرده است و براساس آن الان هم دارد عمل میکند، در آینده هم عمل میکند و اینکه هیچ وقت به دنبال سلاح هستهای نبوده است. پیشنهاد ایران هم به نظر من به لحاظ عملی هم بهتر است که آن مبنای برجام مبنای توافق جدیدی شود. اما احیای برجام بسیار بعید است، چون دیگر زمانی برای آن نمانده است، ضمن اینکه ترامپ نسبت به برجام آلرژی دارد، چون خودش از برجام بیرون رفته است و دوباره نمیآید آن را احیاء کند. خوش بینانه اش و اگر امکان داشت مثلاً یکی دو سالی برجام هنوز زمان داشت، احتمالاً میرفت به سمت اینکه اصلاح شود یا متممی به آن اضافه شود که آن مطالبات ترامپ را بتواند تأمین کند.
سؤال: در چارچوب همین تحلیل هم معتقد هستید که صرفاً در موضوع هستهای خواهد بود. چون پیش از این در محافل رسانهای برخی گمانه زنیهایی میکردند که نه، مذاکرات جامعی اتفاق خواهد افتاد؟
فیروزآبادی: این هم نکته بسیار مهمی است که یک اشارهای کردند. ببینید اولویت اول یا بگوییم که گزینه ایده آل و مطلوب ترامپ و آمریکا حالا به طور کلی، حتی در زمان اوباما همین بود. اگر خاطرتان باشد اوباما میگفت اگر دست من بود که همه پیچ و مهره هایش را میخواستم باز کنم، نمیتوانند. همه خواسته شان این است که ایران توان هستهای نداشته باشد، آنها هم مجبور شدند. به نظر من شرایط امروز هم یک مقدار نمیخواهم بگویم کاملاً شبیه است، شبیه دوره مذاکرات برجام است. چون در زمان بوش پسر، که تجاوز کردند به عراق و اشغال کردند، آن زمان هم تقریباً همین جو بود که یا توافق یا جنگ که حمله کنند، همیشه هم میگفتند همه گزینهها روی میز است، گزینه نظامی هم روی میز است که نهایتاً به این جمع بندی رسیدند که تحریم اقتصادی البته روی مردم ایران فشار میآورد ولی هدف آمریکا مبنی بر محروم سازی ایران از توان هستهای را به آن نمیتوانند برسند. گزینه نظامی هم همان موقع هم تحلیل همین بود که با زدن تأسیسات هستهای و حمله نظامی به ایران باز آن هدف را نمیتوانند تأمین کنند؛ بنابراین به این نتیجه رسیدند که تنها راه، راه دیپلماسی است؛ بنابراین آن زمان هم وجود داشت، آنها میخواستند که همان مثل سال حتی ۱۳۸۲ هم که سه کشور اروپایی با ایران مذاکره میکردند، حتی حاضر نشده بود که غنی سازی و چرخه سوخت در داخل ایران را به رسمیت بشناسند.
آن نقطه عطفی که اتفاق افتاد در مذاکرات که نهایتاً به برجام منجر شد این بود که عمانیها به ایران سال ۱۳۹۱ پیغام دادند که اوباما حاضر شده است این حق ایران را به رسمیت بشناسد. یعنی غنی سازی اورانیوم در خاک ایران و حفظ چرخه سوخت را به رسمیت بشناسد؛ که بعداً گفتند که رسماً اعلام کنید، مکتوب اعلام کردند و اعلام شد و آن شد پایه برجام، البته با هدف برداشتن تحریم ها؛ بنابراین عرض کنم که از اول گزینه مطلوب و ایده آل آمریکا در همه چه دولت دموکرات، چه دولت جمهوری خواه، این بوده است که ایران به قول شان رول بک کند، یعنی تأسیسات هستهای را برچیند، حتی اگر موضوعی باشد. ولی آن زمان هم بحث این بود که اوباما هم اعلام کرده بود که من میخواهم یک مذاکرات جامعی با ایران داشته باشم که ایران صراحتاً اعلام کرد که اگر هم قرار باشد ما مذاکره کنیم، مذاکره فقط انحصاراً در حوزه هستهای است. موضع الان ایران همین است، اما آمریکاییها بخصوص ترامپ و با توجه به نظر من تحلیلهای نادرستی که از شرایط ایران دارند، که فکر میکنند ایران در موضع ضعف است، فکر میکنند میتوانند که این راهبرد یا این گزینه مطلوب خودشان را به ایران تحمیل کنند؛ که مذاکرات جامع باشد، چه مذاکرات جامعی، خود مذاکرات جامع هم دو نوع قابل تصور است. یک زمانی میگویید باشد مذاکرات جامع ما میکنیم، هستهای، موشکی، منطقهای.
ما نهایتاً میخواهیم محدود کنیم، مثلاً محدودسازی توان هستهای ایران، محدودسازی توان موشکی ایران و محدودسازی بازیگری منطقهای ایران. حتی این را هم اینها راضی نیستند یعنی گزینه مطلوب شان این است. اینها برای این هدف آماده شدهاند یا تصورشان این است که میتوانند روی این نوع توافق مذاکره کنند، همانطوری که هم ترامپ من یادم نمیآید که اصطلاح برچیدن را به کار ببرد، اما نتانیاهو که الان همیشه موضع اش این بوده است، صراحتاً هم گفت. یک سناتور افراطی راست گرای آمریکایی هم ضد ایرانی به نام کاتن، آن هم جالب است که اصلاً لیبی شدن را به کار برد. میدانید که لیبی هم در هستهای و هم در موشکی، کلاً توان اش را بسته بندی کرد و تحویل داد. حالا اینکه در لیبی اساساً این به قول یکی میگفت اصلاً این جعبهها باز نشده بود، یک بحث است، اما اینکه آمریکاییها و به ویژه اسرائیل رژیم اسرائیل درصدد این یا در پی این است که یک توافق جامعی باشد مبنی بر برچیدن این تواناییها و محدود کردن ایران در نقش آفرینی منطقهای، آن اولویت اول است. منتها من یک جای دیگر هم گفتهام، واقعاً اگر با این هدف آمریکا آمده است که مذاکره کند، صراحتاً باید گفت که منتفی است و به نتیجه نخواهد رسید، یعنی این خلع سلاح دفاعی ما است.
سؤال: پس معتقد هستید که الان این مذاکرات کاملاً در چارچوب و موضوع هستهای پیش خواهد رفت؟
فیروزآبادی: هستهای.
سؤال: از دیشب بعد از صحبتهای ترامپ که نتانیاهو هم آنجا نشسته بود و صحبت از این کرد که مذاکرات مستقیم خواهد بود و شنبه چنین میشود و چنان میشود، خیلی یک فضای رسانهای عجیب و غریبی شکل گرفت که البته امروز آقای عراقچی این را تبیین کردند که مذاکرات غیر مستقیم خواهد بود. البته توضیح دادند که شکل مذاکرات در اولویت نیست، مهم اثرگذاری مذاکرات است. ما در سال ۹۷ زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، موضوعی که مطرح میکردیم این بود که اگر بنا است آمریکاییها ما بنا است به مذاکرات برگردیم، باید آمریکا به تعهدات اش عمل کند و بر سر تضامین شفاف عمل شود. با توجه به سوابقی که جنابعالی به آنها اشاره کردید، فکر میکنید امکان تحقق چنین ضمانتهایی وجود خواهد داشت در این دوره از مذاکرات؟
فیروزآبادی: ببینید مذاکره برای همین است. اینکه شما بگویید ما میخواهیم توافق کنیم، اینکه معمولاً کشورهایی که میخواهند مذاکره کنند، یک مطالبات معمولاً حداکثری بیان میکنند. در مورد ترامپ که اصلاً معروف است به اینکه ترامپ حداکثر گرا است و یک مقدار هم غیر متعارف است ولی یکی از ویژگی هایش این است که حداکثرگرا است. به قول خودمان به مرگ میگیرد که طرف مقابل را به تب راضی کند. ببینید ایران اولاً اصرار بر این دارد که مذاکرات باید غیر مستقیم باشد، به نظر من توضیح قبل از اینکه دلیل آن را عرض کنم، یک توضیحی هم لازم است. چون بخشی از این کارزاری که الان آمریکاییها و غربیها راه انداختهاند، بخش مهم آن جنگ روانی و جنگ شناختی هم است. یعنی اینکه به شناخت بخصوص داخل ایران تأثیرگذاری شود، مبنی بر اینکه مثلاً ایران در حالت ضعف آمده است و مجبور شده است که مذاکره کند. عرض کنم که اگر خاطرتان باشد اولین باری که ترامپ اعلام کرد که یا توافق یا جنگ، گفت یا یک تکه کاغذ امضاء میکنند یا جنگ. بعد در بالاترین سطح رهبر معظم انقلاب موضع گرفتند که اصلاً مذاکره معنی نمیدهد. یعنی قاطعنانه پاسخ داده شد براساس یک هوشیاری و منطق و حکمتی و عقلانیتی که ترامپ عقب نشینی کرد. ترامپ گفت من نامه نوشتهام، بعد نامه اش هم ترکیبی بود از تهدید و فرصت که تقریباً معلوم میشود همین چیزهایی که میگوید در آن بوده است، همین که ایران هستهای نداشته باشد، به موشک محدود شود، آنچه که آنها میگویند گروههای نیابتی که به نظر ما بازیگری و نقش آفرینی ایران در منطقه است، این بحثها است. آن هم با همان سیاق به او پاسخ داده شد.
ضمن اینکه نامه را تا آنجایی که من اطلاع دارم، وزیر امور خارجه امضاء کرده بود و نه رهبر انقلاب. جواب اش را هم پس ما اینطوری دادیم، نعل به نعل هم تهدید کرده، تهدید شنیده، اگر پیشنهادی داشته، پیشنهادی داده شده است. ولی یک نکته اینکه شما میگویید ایران نباید هستهای داشته باشد، ما اجازه نمیدهیم ایران سلاح هستهای داشته باشد، ما که از اول نمیخواستیم، یعنی چه زمانی ایران به دنبال سلاح هستهای بوده است. بله وقتی شما تهدید میکنید، تهدید در مقابل تهدید است. هر نوع ضربهای ضربه متقابل و متقارنی معمولاً خواهد داشت؛ بنابراین من میخواهم بگویم که بعد ما غیر مستقیم، او گفت مستقیم، عملاً پذیرفتیم، نامه را از طریق امارات فرستادند و ما هم از طریق عمان پاسخ دادیم. یعنی آن نوع شرایط مذاکره را هم ما تعیین میکنیم، اولاً مستقیم نه غیر مستقیم، دوماً امارات نه، عمان واسطه باشد، مکان اش را ما تعیین کردهایم، گفتهایم در عمان باشد؛ بنابراین من میخواهم بگویم اصلاً ایران تغییر رویه نداده است، ما از اول هم دنبال سلاح هستهای نبودهایم. حالا یکی از من پرسید که این فتوای رهبر انقلاب هم مبنی بر حرمت ساخت سلاح هستهای است. به من یکی گفت که در عرف بین الملل فتوا خیلی تعیین کننده نیست یا زبان فتوا یا فقهی حاکم نیست، من گفتم بله شما وقتی به لحاظ دیپلماتیک، به لحاظ بین المللی به دنبال سلاح هستهای نیستی و به لحاظ دینی و مذهبی هم آن را تأکید بر آن میکنید، این یعنی شما دارید تضمین میدهید. اما اینکه ما حالا چه تضمینهایی میتوانیم بگیریم، به نظر من یک حداقل اش این است که تضمینهای متقابل باشد و ما توافقی را میپذیریم که تعهد در مقابل تعهد، تضمین در مقابل تضمین، اجرا در مقابل اجرا باشد و آنها در مذاکرات مشخص میشود. خب اول نوع ما توافق جامع را نمیپذیریم، ما فقط موضوعی و موردی در مورد هستهای مذاکره میکنیم. حالا این مذاکره هستهای هم دو نوع است، به فرض اینکه الان بیاید مذاکرات صرفاً هستهای باشد، باز به نظر من آمریکاییها حتی اگر آن دو تا را هم از آن بگذرند، دنبال برچیدن است، اگر این هم باشد به نظر من ما به نتیجه نمیرسیم.
یعنی اگر همان روز اول اعلام شود ما وقتی میگوییم مذاکره هستهای و توافق هستهای منظورمان این است که شما کلا توان هستهای تان را برچینید به نظر من منتفی است، پس میماند موضوع هستهای مبنی بر شفاف سازی برنامه هستهای ایران، مبنی بر محدودسازی برنامه هستهای در مقابل تعهداتی که عمدتا در صدر آن هم برداشتن تحریمها است، یعنی ما اگر قرار است محدودیت بپذیریم نظارت را بپذیریم، شفافیت برنامه هستهای مان را بپذیریم و غنی سازی زیر ۵ درصد را به آن تعهد بدهیم، آن چیزی که برای ما مهم است این محدودسازی باید در خاک ایران باشد یعنی آن چیزی که وجود دارد این است که باید در ایران صورت بگیرد، یک جایگزین دیگری بعضیها مطرح میکنند که عرض میکنم آنها قابل مذاکره هستند که ممکن است این گزینه هم امکان دارد که غنی سازی در خاک ایران باشد چرخه سوخت هم وجود داشته باشد ذخیره اورانیوم غنی شده حتی زیر ۵ درصد در بانک ذخیره اورانیوم سطح پایین آژانس بین المللی انرژی اتمی که در قزاقستان است نگهداری شود آنجا ارسال شود آنجا بفروشند عایدی آن را به ایران بدهند، میخواهم بگویم گفت اینها این است یعنی اگر توافقی اینها در آن نباشد این دیگر خیلی برای ایران انتفاعی ندارد؛ بنابراین در مورد آن باید تضمین گرفت و تجربه سابق هم نشان میدهد، چه قبل از برجام که ما میبینیم آمریکاییها بدعهد بودند، یعنی یک بار نبودند دو بار نبودند بارها بودند اوج آن در برجام است و آن تضمینهای عینی لازم دارد که بخشی از آن مثلا ما توانستیم با حفظ توان هستهای مان آن را تضمین داشتیم که مثلا بعد از آن که قانون در مجلس تصویب شد که دولت مکلف شد به این که غنی سازی را انجام بدهد یا بعضی از نظارتهایی که داوطلبانه ایران داشت انجام میداد را متوقف کند، آن برای این که ما توان هستهای داریم، یک بحث مهم دیگری هم این جا این است که آمریکاییها به نظر من دچار یک سوء محاسبهای شدند مبنی بر اینکه ایران در وضعیت ضعف است و ما میتوانیم مثلا یک توافق یک طرفهای را بر آن تحمیل کنیم، ما وقتی برجام را مذاکره کردیم اساسا که نپذیرفتیم که در مورد منطقهای و موشکی اصلا مذاکره بشود، ما بر چه اساسی برجام را مذاکره کردیم؟ بر اساس قابلیت هستهای، الان که قابلیت هسته ما به مراتب قدرتمندتر است، یعنی اگر آن زمان ما آی یو آر یک داشتیم، آی یو آر هشت است.
سوال: یعنی معتقدید که آنها چیزی را به ما نمیتوانند تحمیل کنند؟
فیروزآبادی: بله، من میگویم اصلا دچار یک سوء محاسبه شدند که ایران در حالت ضعف است من میخواهم اگر مقایسه کنیم با مذاکرات برجام، ما موشکی و منطقهای که برای آن مذاکره نکردیم یعنی کارتی روی میز نبود که الان بگویند نیست.
سوال: الان با تمان توصیفاتی که جنابعالی فرمودید شما خوشبین هستید که توافق صورت میگیرد یا نه؟
فیروزآبادی: میگویند آرزو که بر جوانان عیب نیست، ما انتظار داریم از دیپلماسی که بتواند مشکلات را حل کند، در علم روابط بین الملل حداقل یک تعریف میگویند که سیاست علم ناممکنات یا غیر ممکنات است یا علم ممکنات است یعنی تلاش حداکثری باید کنیم که این هم بسیار مهم است که بتوانیم ما بر اساس این که تا الان به نظرم عاقلانه ایران عمل کرده و منطقی عمل کرده، چون یک بحث بسیار مهم آمریکاییها این است که به قول خودشان بازی ملامت کردن، بلیمینگ یعنی متهم سازی است که بگویند ما که گفتیم مذاکره میکنیم، نامه هم نوشتیم، یعنی یک نوع جنگ روانی علیه ایران در سطح بین المللی علیه ایران یک هجمهای درست کنند که به نظر من این گزینه جنگ و تسلیم، یا توافقی که آنها میخواستند عملا خنثی شد با موضعی که جمهوری اسلامی ایران گرفت؛ بنابراین این که شما سوال فرمودید که چرا غیر مستقیم؟ اتفاقا یک دلیل آن این است که ما خوشبین باشیم آن مذاکره غیرمستقیم هدف اصلی آن امکان سنجی توافق است، یعنی اول جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کند که آیا واقعا آمریکا اراده و جدیت لازم برای رسیدن به یک توافق مرزی و طرفین، چون توافق و مذاکره این است که دو نفر باید منافع شان تامین شود نمیشود که یک نفر آنچه میخواهد بر دیگری تحمیل کند اسم این که مذاکره نیست، بنابراین اساسا این که ما اصرار داریم حتما حداقل آغاز مذاکرات به صورت غیرمستقیم باشد، برای این که ما یک امکان سنجی و ارزیابی کنیم ببینیم آمریکاییها واقعا اراده این را دارند.
سوال: اگر به هر ترتیبی توافقی حاصل نشود شما فکر میکنید که بعد از آن چه اتفاقی رخ دهد؟
فیروزآبادی: اگر توافق حاصل نشود که باز تاکید من این است که ما یک نوع بازدارندگی همه جانبه لازم داریم، که یک بخشی از بازدارندگی مهم بازدارندگی سیاسی است که تا الان ما خوب پیش آمدیم به نظرمن در مذاکرات غیر مستقیم هم اگر ما به این نتیجه برسیم که یک منطقی و یک توافقی بین ایران و آمریکا وجود دارد، یعنی کف خواستههای ما لحاظ شود آنجا جای خوشبینی است، اما به فرض این که مذاکرات به نتیجه نرسد، من البته این تقویت حضور نظامی آمریکا در منطقه به نظر من بیشتر بخشی از آن کارزار فشار حداکثری ترامپ است، در دوره اول ترامپ فشار حداکثری اقتصادی بود، الان به نظر من دو ضلع دیگر یا دو بعد دیگر هم به آن افزوده شده است اول فشار حداکثری سیاسی است یا دیپلماتیک است و فشار حداکثری نظامی، به قول معروف از یک به تعبیر خودشان از یک مفهومی به نام صلح از طریق قدرت دارد پیروی میکنند یا اصطلاحا میگویند دیپلماسی قهرآمیز یا دیپلماسی اجبار.
سوال: شما برخلاف برخی که معتقدند که احتمالا آمریکاییها یک تغییر ریلی دادند از فشار حداکثری وارد راهبرد تعامل با جمهوری اسلامی ایران شدند این را نه تنها قبول ندارید بلکه معتقدید که فشار بالاتر هم رفته است.
فیروزآبادی: فشار برای رسیدن به آن توافق میخواهد و این حضور نظامی هم توضیح عرض کردم که آمریکایی ها، ترامپ دنبال یک گزینه حداکثری است در توافق با ما، این تجهیزات و تسلیحات هم آورده که پشتوانه او باشد، چون همیشه میگوییم دیپلماسی بدون قدرت مثل اسلحه با تیر مشقی یا خشاب است که ما هم اتفاقا از این الگو داریم پیروی میکنیم که عرض کردم اگر بحث افزایش توان نظامی است بریا پشتیبانی از دیپلماسی است بنابراین این که آمریکا یک تغییر ریل دادند به نظرم اینها با اعمال فشار میخواهند به توافقشان برسند.
سوال: اگر به هر ترتیبی نرسیدیم؟
فیروزآبادی: بعضی میگویند اگر نرسیدیم حمله نظامی است، جنگ است، من میخواهم بگویم لزوما اینگونه نیست ضمن این که ما نباید هیچگونه خباثت و، چون اینها به هیچ چیز پایبند نیستند واقعا نشان دادند و الان ما در غزه داریم میبینیم ما نباید کلا منتفی کنیم و اتفاقا جمهوری اسلامی را ما عاقلانه همزمانی که داریم مذاکره میکنیم توان دفاعی مان را تقویت کردیم، یعنی لازم است حتی اگر قرار باشد ما از طریق دیپلماتیک هم به یک راه حلی برسیم پشتوانه آن قدرت است ولی این که یک عدهای میگویند اگر توافق نباشد جنگ خواهد شد به نظرم به دلایل متعددی که خود غربیها و خود آمریکاییها به آن اشاره کردند جنگ به این راحتی نیست.
سوال: یک موضوع، چون مذاکره غیر مستقیم و با میانجی گری عمانیها انجام میشود، الان نقش عمانیها این وسط چیست، چرا عمان؟ و چرا امارات نه؟
فیروزآبادی: با توجه به سابقه میانجی گری که عمان داشته و به تجربه دیدید که میانجی صادقی هستند و البته میانجی، میانجی است و قرار نیست که طرف یکی از طرفین را بگیرد و ویژگی آن بی طرفی است، سال ۹۱ هم که دولت عوض شد و منجر به امضای برجام شد در سال ۹۱ دیپلماسی پنهان و مذاکرات با واسطه در خود عمان صورت گرفت که عرض کردم که اوباما رسما پذیرفت که حق غنی سازی ایران در خاک ایران، آن بود و بعد هم پس از این که خود ترامپ از برجام خارج شد که قرار بود اروپاییها به تعهداتشان عمل کنند که نکردند بایدن که روی کار آمد مذاکرات دوجانبه تقریبا تدارک و تمهید شد و آن هم به صورت غیرمستقیم که در عمان صورت میگرفت عمانیها واسطه گری میکردند، من احتمال میدهم، چون تجربه مذاکرات هستهای مذاکرات دوجانبه اتفاقا با آمریکای بایدن در عمان بود و به نوعی هم به پایان آن نزدیک میشد که مجددا آمریکاییها به تعهداتشان عمل نکردند یا احساس شان این بود که دولت جدیدی در ایران میآید و آن را متوقف کردند فکر کنم این یک دلیل میتواند باشد، دوم این که عرض کردم این که ما تعیین کردیم که میانجی چه کسی باشد بسیار مهم است یعنی تعیین مکان مذاکره هم مهم است معمولا در مذاکره فعال میگویند که شما موضوع مذاکره را تعیین کنید، اگر غیر مستقیم است میانجی را تعیین کنید مکان آن را تعیین کنید و شکل آن را هم که ما تعیین کردیم ضمن این که پیام را اماراتیها آورده بودند یعنی آمریکاییها به نظرم به صورت عمدی واسط را قرار داده بودند که امارات باشد که میانجی امارات باشد احتمالا محل مذاکره هم ابوظبی باشد و آن هم ما نپذیرفتیم، چون میدانید متاسفانه در جهان عرب امروزه بیشترین همکاری تجاری اقتصادی و سیاسی را امارات با رژیم صهیونیستی دارد و بیشتر آمریکاییها احساس میکردند که اگر واسط امارات باشد منافع آنها را بهتر میتواند تامین کند.
سوال: راجع به نقش برخی از بازیگران، اول رژیم صهیونیستی فکر میکنید که واکنش آنها به نتایج احتمالی مذاکرات چه خواهد بود و آیا تلاش خواهند کرد که روند مذاکرات را کلا بهم بزنند.
فیروزآبادی: تردید نکنید یعنی رژِیم صهیونیستی به نیابت از آمریکا در منطقه حضور دارد، اما بیشتر میخواهد منافع خودش را تحمیل کند به آمریکا، یک اصطلاحی خود انگلیسیها دارند که من فارسی آن را میگویم، میگویند معمولا سگ دم خود را میجنباند، اما رابطه اسرائیل و آمریکا به اینگونه است که دم، سگ را این طرف و آن طرف میبرد بنابراین همین چیزی که نتانیاهو اعلام کرد که ما یک الگوی لیبی را مدنظر داریم این اولین گام است برای تخریب مذاکره و هرگونه توافقی، چون میداند که در ایران بوی این حساسیت فوق العاده وجود دارد و تردید نکنید که شما یکی از بازیگران مخربی که تلاش میکند بخصوص آن گزینههایی که معقول است، یعنی آن گزینه معقول و مقبولی که قابل قبول است را برهم بزند، چون گزینه اول آن برچیدن برنامه هستهای ایران است، به قول معروف آقای عراقچی میگویند در خواب ببینند ولی من میگویم شتر در خواب بیند پنبه دانه.
سوال: نقش چین و روسیه فکر میکنید در این مذاکره چه خواهد بود؟
فیروزآبادی: ما انتظار داریم البته به نوعی هم نشان داده شده که، چون روسیه و چین هم طرف امضا کننده برجام هستند و ما انتظار داریم که بعنوان حسن نیت از مواضع منطقی و حقوقی جمهوری اسلامی ایران دفاع و تسهیل کنند که طرف مقابل به تعهدات خود بتواند عمل کند که بنابراین آ ها میتوانند نقش ایجابی ایفا کنند و اگر بخواهیم بگوییم نقش مخرب رژیم صهیونیستی را خنثی کنند که حالا میانجی نیستند ولی بعنوان طرفهای برجام میتوانند خیلی نقش موثری داشته باشند.
سوال: برخی معتقدند و میگویند که چرا روسها میانجی نشدند؟
فیروزآبادی: به هرحال آن را دیگر ما تعیین کردیم.
سوال: خودشان درگیر مذاکرات با اوکراین هستند.
فیروزآبادی: چون خودشان هم یک طرف بودند، آن هم ترجیح ما بوده که گفتم شاید به دلایلی عمان را ترجیح دادیم که شاید خارج از میانجی گری روسها و چینی ها.
سوال: فکر میکنید چین و روسیه از هر توافقی استقبال خواهند کرد بین ایران و آمریکا؟
فیروزآبادی: چون مطمئن هستند که توافقی که ما انجام میدهیم دیگر کف توافقی است که میشود انجام داد و ضمن این که همه بازیگران معقول در نظام بین الملل تلاش میکنند که از یک جنگی که در منطقه رخ بدهد پیشگیری کنند اتفاقا یکی از پیامدهای جنگ فرضی اگر اتفاق بیفتد گسترش جنگ در حوزه خلیج فارس است، چون شما امنیت منطقه به هم پیوسته است اگر بهم بخورد امنیت انرژی مختل میشود و بیشترین وارد کننده نفت از منطقه هم چین است بنابراین چینیها منافعی دارند که ما بتوانیم به یک توافقی برسیم.